داستان خدا به قدر فهم تو

یکی بود ، یکی نبود

یکی بود ، یکی نبود. آن یکی که وجود داشت ، چه کسی بود؟ همان خدا بود وغیر از خدا هیچکس نبود. این قصه را جدی بگیرید که غیر از خدا هیچ کس نیست.

ملا صدرا می گوید:

خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان

اما به قدر فهم تو کوچک می شود

و به قدر نیاز تو فرود می آید

و به قدر آرزوی تو گسترده می شود

و به قدر ایمان تو کارگشا می شود

یتیمان را پدر می شود و مادر

محتاجان برادری را برادر می شود

عقیمان را طفل می شود

ناامیدان را امید می شود

گمگشتگان را راه می شود

در تاریکی ماندگان را نور می شود

رزمندگان را شمشیر می شود

پیران را عصا می شود

محتاجان به عشق را عشق می شود

خداوند همه چیز می شود همه کس را.

به شرط اعتقاد

به شرط پاکی دل

به شرط طهارت روح

به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا

و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف

و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک

و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار

و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها.

چنین کنید تا ببینید چگونه

بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند

در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند

و در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند

مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

داستان معجزه

داستان زنجیره عشق

داستان آیا شیطان وجود دارد؟

داستان ببخشید شما ثروتمندید؟

داستان پیرمرد

داستان شیخ بهایی و شاه عباس

داستان مرد آرایشگر و مشتری

قدر ,خدا ,تو ,یکی ,شرط ,هایتان ,می شود ,به قدر ,از هر ,را از ,به شرط

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) باباحیدر پندار کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. هنر جدید هر چی که بخوای فروش فایل دخملونه وبلاگ حرف های آقای ایزدی دانشگاه پیام نور مرکز اصفهان دلبر دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. مدرسه رباتیک